خیلی وقت پیشا ، لابه لای خنده هامون یه بغضی میکردیم ! الآن لابه لای بغضامون , به یاد تو ...خنده ای میکنیم ... اما چه سود ؟ ماه و خورشید که نرسد به هم ... تو ماهی ولی ! سکانس آخر زندگیم ، یه دستمال نم دار میکشم رو چشات ... شاید دیدی مارا نه ؟ ڪه مُردنم را نظاره گر باشی ، مُردن دوست داشته شدنت mehranyavari سكانس هاى از سريال #خاتون و #شهرزاد

پاسخ به

×